عنوان حاوی یک درخواست محبوب در موتورهای جستجو است. اما این مقاله توصیه هایی مانند "تا 10 بشمار و یک لیوان آب بنوش" را ارائه نخواهد کرد. بیایید در مورد چیز دیگری صحبت کنیم: چرا مجبور کردن خود برای غذا خوردن برای کاهش وزن ایده بدی است و چگونه با نگرش خود به غذا کنار بیایید.
نخوردن برای کاهش وزن چه اشکالی دارد؟
روانشناس شاغل: اگر نگرش سالمی نسبت به تغذیه دارید، پس با بدن خود در تماس هستید - سیگنال های آن را می شنوید و می دانید که چگونه با آن مذاکره کنید. اگر بدن سیگنال گرسنگی بدهد، آن را ارضا می کنید؛ سیری، غذا خوردن را متوقف می کنید. پیام «برای کاهش وزن غذا نخورید» به معنای قطع این تماس، رویارویی با خود و بروز پرخاشگری خودکار است. معلوم می شود که برای رسیدن به هدف (کاهش وزن) اقداماتی را علیه خود انجام می دهید. این خوب نیستOکسل کننده و ناسالمOکه در.
روانپزشک: اکثر افرادی که در نتیجه یک رژیم غذایی محدود وزن کم کرده اند در عرض 1-2 سال دوباره آن را به دست می آورند. علاوه بر این، 2/3 آنها بیشتر از ضررشان به دست می آورند.
متخصص غدد:این پیام که برای کاهش وزن خود را مجبور کنید غذا نخورید غیرمنطقی است. مهم است که بدانیم: چه اتفاقی برای بدن می افتد؟شاید این موضوع مربوط به رژیم غذایی نامناسب نیست، بلکه مربوط به ویژگی های هورمونی است.
و همه چیز در مورد چیست - نگرش سالم به غذا؟
روانپزشک: زمانی است که وعده های غذایی و میان وعده های معمولی با اضطراب، شرم و احساس گناه همراه نباشد. کمبود "غذاهای ممنوعه"، رژیم غذایی و کالری شماری. و زمانی که به خود اجازه می دهید از غذا لذت ببرید.
متخصص غدد:این در مورد برخورد با غذا به عنوان یک شرط برای یک زندگی رضایت بخش و شاد است. و نه به عنوان جایگزینی برای شادی و لذت.
روانشناس شاغل: این زمانی است که از گرسنگی غذا می خورید، زمانی که سیر شدید دست از کار بکشید، روی کاستی های بدن خود تمرکز نکنید، که باید با غذا یا امتناع از آن "اصلاح" شود، زمانی که پرخوری نمی کنید، احساسات را تحت کنترل خود درآورید.
میشه جزئیات بیشتری بدین؟چگونه و چرا احساسات را می خوریم؟
روانشناس شاغل: هیچ احساس خوب و بدی برای روان وجود ندارد، می تواند با هر یک از آنها کنار بیاید. او برای این کار نیازی به غذا، الکل، وسایل یا تلویزیون ندارد. اما موقعیت هایی وجود دارد که یک فرد احساسات خود را با غذا خفه می کند. ناراحت، یک کاسه بستنی خوردم - راحت تر شد. رفتار او تقویت مثبت دریافت کرد و فرد بارها و بارها شروع به متوسل شدن به این استراتژی کرد.
روانشناس مشاور:اغلب اوقات، افراد به دلیل کمبود استراحت، پرخوری می کنند. بگذارید برای شما مثالی بزنم. زن جوانی با مشکلی روبرو شد: عصرها زیاد غذا می خورد و نمی تواند جلوی خود را بگیرد. معلوم شد که او برای سه نفر کار می کند، زیرا نمی داند چگونه از همکاران خودداری کند. زمانی برای لقمه خوردن وجود ندارد: همیشه تجارت. و در شب او نمی تواند غذا بخورد. یعنی انسان خودش را تخلیه می کند، زیاد کار می کند، مدام استرس دارد. چگونه انرژی از دست رفته را جبران کنیم؟برگر، سیب زمینی، شکلات.
معلوم می شود که اگر فردی هنگام بی حوصلگی، مضطرب، عصبانی، خسته یا غمگین غذا بخورد، آیا این اشتباه است؟
روانشناس مشاور:این به خودی خود نه خوب است و نه بد: غذا به طور ناخودآگاه با ایمنی مرتبط است. برای یک نوزاد، غذا فقط غذا نیست، بلکه نزدیکی به مادر، آرامش، اعتماد به نفس، پذیرش، عشق، ارتباط است. بزرگسالان نیز گاهی غذا می خورند تا خود را آرام کنند. وقتی تنها راه مقابله با اضطراب یا ترس باشد، بد است.
روانپزشک: با غذا نیازهای روانی مختلف را برآورده می کنیم. به عنوان مثال، صرف شام با خانواده، صمیمیت است. بیرون رفتن به رستوران با دوستان نیاز به تعامل اجتماعی را از بین می برد. مشکل زمانی به وجود می آید که غذا تبدیل به عصایی برای تجربیات منفی ما شود. این ما را به موضوع اختلال خوردن (EID) یا اختلال خوردن می رساند. روانپزشکی با این مشکلات سروکار دارد.
صبر کنید صبر کنید! به نظر می رسد که اگر بعد از ساعت کاری یک تخته شکلات بخورم و احساس گناه کنم - آیا این یک اختلال است؟آیا باید مستقیم به روانپزشک مراجعه کنم؟
روانشناس شاغل:موضوع پیچیده. موقعیت هایی وجود دارد که یک فرد در حال فرار، آشفته غذا می خورد، به آنچه می خورد توجهی نمی کند. یا وقتی واقعاً گرسنه نیست غذا می خورد - از سر کسالت یا برای شرکت. ممکن است فقط یک اختلال خوردن باشد که با متخصص تغذیه قابل اصلاح باشد. اما، در عین حال، غذا خوردن خارج از گرسنگی یکی از علائم RIP است. خط بسیار نازک است. و فقط پزشک می تواند آن را تعیین کند. در کشور ما روانپزشک به این کار مشغول است.
متخصص غدد:این اتفاق می افتد که یک فرد دائماً غمگین، نگران، خسته است - و این مشکلات را درک می کند. شاید این نتیجه استرس مداوم باشد. اما آنها همچنین علائم افسردگی درون زا و روان رنجوری اضطرابی هستند. روانپزشک نیز در تشخیص چنین شرایطی نقش دارد.
اما آیا ERP - پرخوری عصبی و بی اشتهایی نیست؟گیج شدن علائم دشوار است
روانپزشک: این فقط بولیمیا و بی اشتهایی نیست. اختلالات خوردن نیز شامل پرخوری روانزا (که به آن حملهای یا اجباری نیز گفته میشود)، خوردن غذای غیرخوراکی (بیماری پیک)، و از دست دادن اشتهای روانزا نیز میشود. اینها اختلالاتی هستند که در طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD) گنجانده شده اند. با این حال، اختلالاتی وجود دارد که در این لیست گنجانده نشده است، اما توجه روانپزشکی را نیز به خود جلب می کند: اختلال غذا خوردن انتخابی، ارتورکسیا (زمانی که میل به یک سبک زندگی سالم فراتر از همه مرزها می رود) و پرگورکسیا (سخت ترین رژیم غذایی محدود کننده در زنان باردار). .
روانشناس شاغل: روانشناسی همچنین سندروم پرخوری (BOE) را متمایز می کند: زمانی که یک فرد در تمام طول روز تقریباً چیزی نمی خورد، نمی تواند برای مدت طولانی بخوابد یا اغلب از خواب بیدار می شود و پس از بیدار شدن از خواب به یخچال می رود.
آیا چاقی نیز یک ERP است؟
روانپزشک: نه همیشه. دلایل زیادی می تواند وجود داشته باشد - اینها ژنتیک، سبک زندگی بی تحرک و اختلالات هورمونی است. نمی توان RPP را با چاقی یکی دانست.
روانشناس شاغل: بله موافقم. افرادی هستند که رفتار غذایی کاملا سالمی دارند که چاق هستند. و این اتفاق برعکس می افتد - برای مثال، بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی.
شنیده اید که مشکل RPP عمدتاً مربوط به زنان، نوجوانان و مدل ها است؟درسته؟
روانپزشک:البته که نه. این اختلال می تواند در هر سنی در مردان و زنان ایجاد شود. به عنوان مثال، اختلال غذا خوردن انتخابی اغلب در کودکان رخ می دهد - کودک فقط غذاهای خاصی می خورد.
روانشناس شاغل: بی اشتهایی و بولیمیا در زنان شایع تر است. اما پرخوری اجباری - به طور مساوی در مردان و زنان. بنابراین نمی توان گفت که RPP یک مشکل کاملاً زنانه است. و بله، نوجوانان، مدل ها، ورزشکارانی که در ورزش های زیبایی شناختی (ژیمناستیک ریتمیک، اسکیت، رقص ورزشی)، مجریان تلویزیون، وبلاگ نویسان، بازیگران زن شرکت می کنند - همه کسانی که در معرض دید هستند و کارشان به ظاهر بستگی دارد در معرض خطر هستند. اما این مشکل می تواند گریبان هر شخصی را بگیرد، از جمله کسانی که از کسب و کار مدلینگ یا وبلاگ نویسی زیبایی دور هستند.
اعتقاد بر این است که هرگونه مشکل تغذیه ای تلاشی برای جلب توجه است. درست است؟
روانشناس شاغل: چنین نظری وجود دارد اما از نظر علمی ثابت نیست. بله، در طول درمان، ممکن است معلوم شود که RPP زمانی شروع شده است که فرد مورد قبول همسالان قرار نگرفت. مثلا برای یک دختر 13-15 ساله مهم است که پسرها به او نگاه کنند و دوستان او را تایید کنند و بنابراین او رژیم سخت گرفت. همچنین اتفاق می افتد که مشکلات مربوط به غذا، تلاش کودک برای جلب توجه والدین است، اغلب ناخودآگاه. اما این موارد نسبتاً خاص هستند. این تصور اشتباه است که نیاز به توجه عامل اصلی اختلالات خوردن است.
پس دلیلش چیست؟
روانشناس شاغل: دلایل سه دسته است: زیستی، روانی و اجتماعی. بیولوژیکی - به عنوان مثال، یک استعداد ژنتیکی برای RPC - متاسفانه، می تواند ارثی باشد. روانی - خشونت خانگی، ممنوعیت ابراز احساسات منفی، نقض وابستگی والدین به فرزند (به عنوان مثال، اگر کودک والدین سرد و دوری داشته باشد). اجتماعی - فرقه آرمان های زیبایی، لاغری، قلدری.
روانپزشکپاسخ: ویژگی های شخصیتی خاصی وجود دارد که می تواند در ایجاد EID نقش داشته باشد، مانند کمال گرایی یا مسئولیت پذیری بیش از حد. ویژگی های رفتار غذایی در خانواده، نگرش به وزن و اندام نیز تأثیر می گذارد. برای رفتار خوب و درس خواندن می شد به بچه جایزه شیرینی داد و این گیر کرد: چون من خوبم، می توانی شیرینی بگیری. خیلی خوب؟ده می گیرم
روانشناس مشاور:بسیاری از بیماران مبتلا به ECD آزار جسمی یا جنسی را تجربه کرده اند. همچنین برای بسیاری، غذا به کسب مزایای ثانویه از وضعیت کمک می کند. به عنوان مثال، یکی از مشتریان من برای محافظت از خود در برابر مردان به وزن نیاز داشت. در دوره درمان متوجه شدیم که در سن مدرسه دختر با یک مرد بالغ در وضعیت ناخوشایندی قرار گرفت. مشتری از یادآوری این موضوع شگفت زده شد: این داستان به نظر "فراموش شده" بود، اما همچنان بر رفتار دختر در بزرگسالی تأثیر می گذارد. آنها همچنین این باور را آشکار کردند که مردان فقط لاغرها را دوست دارند. اگر چنین است، وزن اضافی به او کمک کرد "ایمن باشد"، یعنی بدون مردان.
اختلالات خوردن چقدر در جامعه شایع است؟
روانپزشک: اعتقاد بر این است که شیوع RPC در جهان حدود 9 درصد است. در گروه های در معرض خطر، شیوع بیشتر است. مطالعاتی بر روی دختران نوجوان وجود دارد که گزارش می دهد تا سن 20 سالگی، حدود 13٪ علائم CRP را دارند. بی اشتهایی یکی از اختلالات روانی کشنده است که فقط از اعتیاد شیمیایی جلوتر است.
روانشناس شاغل: ارائه اعداد دقیق دشوار است، زیرا افراد مبتلا به PAD اغلب اصلا نمی دانند که به کمک نیاز دارند. اعدادی برای ایالات متحده وجود دارد، زیرا این کشور مرکزی برای تحقیقات و آمار اختلالات خوردن است: تقریباً 30 میلیون نفر با اختلالات خوردن زندگی می کنند. تعداد زنان دو برابر مردان است (20 میلیون در مقابل 10 میلیون). و در هر ساعت در جهان حداقل 1 نفر بر اثر عواقب RPE جان خود را از دست می دهد.
علائم RPE چیست؟آیا می توانم خودم آن را تشخیص دهم؟
روانپزشک: به طور کلی علائم اصلی به شرح زیر است:
- فرد پس از خوردن غذا خود را به استفراغ می اندازد یا آنچه را که خورده است از راه های دیگر جبران می کند، مثلاً فعالیت بدنی زیاد (استبداد بدنی)، ملین ها و مدرها.
- تثبیت قوی روی وزن و شکل (شما نمی توانید یک گرم یا سانتی متر اضافه یا کم کنید! ).
- تلاش های متعدد برای کاهش وزن و نوسان وزن بدن.
- قوانین متعدد متعدد در تغذیه (من فقط پروتئین می خورم، فقط سبزیجات، فقط قرمز).
- افکار مداوم، ترس و احساس گناه و شرم مربوط به مصرف غذا و وزن بدن. زمانی که افکار و رفتار مربوط به غذا رنج زیادی به همراه دارد.
- از دست دادن کنترل بر مقدار خورده شده
اما بسیاری ممکن است چنین علائمی را به درجات مختلف داشته باشند. آیا تشخیص دقیق تری وجود دارد؟
متخصص غدد:RPD یک بیماری مزمن سیستمیک است. این باعث تغییرات متابولیک در سیستم ها و اندام ها، تغییر در تنظیم عصبی-هومورال انسان می شود. این یک مشکل پیچیده است که می تواند خود را در روان رنجورها، آسیب شناسی های ارگانیک مغز، ضایعات ارگانیک و اختلالات افسردگی نشان دهد.
اما ابتدا باید علت علائم را مشخص کنید. به عنوان مثال، اگر شخصی در شب به سمت یخچال بدود، باید سطح گلیکوژن را دریابید تا از مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 جلوگیری کنید.
اگر بفهمید که شما یا عزیزتان RPP دارید چه؟
روانشناس شاغل: اگر دارید - برای تشخیص با روانپزشک مشورت کنید. اگر در یکی از عزیزانتان به RPP مشکوک هستید، دشوارتر است: او اغلب امتناع می کند، نمی خواهد اعتراف کند که مشکلی با او وجود دارد. و فشار غیر ضروری می تواند اعتماد را از بین ببرد. به عزیزتان بگویید که در کنار او هستید و آماده کمک و حمایت هستید.
چه کسی ECD را درمان می کند؟فقط روانپزشک؟
روانپزشک: نهروانپزشک تشخیص می دهد. و بسته به بیماری، روانپزشک، روان درمانگر، روانشناس بالینی (به تجویز روان درمانگر) شفا می دهد. چرا در وهله اول مراجعه به روانپزشک بسیار مهم است؟زیرا می تواند شرایط همراهی مانند افسردگی یا اختلال اضطراب را که در حدود 80 درصد موارد در افراد مبتلا به RPD دیده می شود، آشکار کند. درمان بستگی به شدت بیماری دارد. می تواند دارودرمانی همراه با روان درمانی (گروهی، شناختی-رفتاری، رفتاری دیالکتیکی) باشد. خانواده درمانی نیز توصیه می شود.
روانشناس مشاور:درمان بی اشتهایی و پرخوری عصبی در درجه اول توسط روانپزشک انجام می شود. پرخوری عاطفی - روانشناس، روانشناس مشاور. چاقی - یک متخصص تغذیه-غدد (شما باید هورمون ها را بررسی کنید، آیا متابولیسم مختل شده است) همراه با یک روانشناس یا روان درمانگر.